نوژانوژا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

برای نوژاجونم

تولدخاله هلاله

 این پست با کلی تاخیر نوشته شده.روز 13 آبان ماه تولد خواهر گلم هلاله بود مارو هم دعوت کرد که برای مراسم تولد بریم خونشون.برای منم که تولدم 10 آبان بود همون روز کادوهاشونو خواهرهای گلم میخواستن بهم بدند.بنابراین تولد من هم بود .نوژا جون هم از موقعی که رفتیم همش میخکوب تی وی بود اصلا نمیدونم چرا اینقدر به تی وی علاقه داره .اما خوب بدهم نیست شاید بخاطر این شبکه ی تازه تاسیس پویا هست چون نوژاجون عاشق این شبکه شده.خیلی شیطونی کردو بازی البته بگم اصلا اشتهای غذا خوردن نداشت برا همینم کمی ناراحت بودم.خلاصه که خیلی بهمون خوش گذشت وخواهرگلم زحمت کشیده بود وبرای نوژاجون بره ی ناقلای موزیکال خرید.اول کمی می ترسید اما بعدش باهاش بازی کرد ودرآخر وق...
2 آذر 1391

2آذر 1391

امروز برعکس هر روز 5 شنبه خونه ی مامان اینا نرفتیم.موندیم خونه ی عزیز(مامان بابایی).اول اینکه صبح ساعت 8 بیدارشدی .کلی بازی کردی وصبحانه هم فقط خامه ی خالی میخوری.قربونت برم که خوردنت به من رفته.حالا اینم عکساش: اینجا داری با من دالی بازی میکنی بریم ادامه ی مطالب: اینجا داری میگی : دو دو دو ..... بعدش بهونه ی بیرون رفتن کردی ورفتی پشت در تراس فدای خنده ات بشم جووووووووووووووووووون اینجا داری روی شیشه ی سرد ها میکنی شیشه بخار کرده ودستتو میزاری روش منظره ای از حیاط که چقدر دلم میخواست برم بیرون وقدم بزن...
2 آذر 1391